חיפוש מתקדם
DALAYI, MARYAM
نشر علی

دست های سردش را از میان دست های او بیرون کشید. دست های هیراد روی میز در هم گره خورد و سرش را پایین انداخت. لب هایش می لرزید و به دنبال جمله ای مناسب می گشت اما سخت بود، پیدا کردن حتی دو کلمه برای آنچه روی زندگی اش چمبره زده آن قدر سخت بود که انگار دنیایش خالی از واژه و کلمه شده بود. دنیایی نامفهوم و گنگ که جایی برای عشق و خواستن نداشت. صبر ماهانا ته کشید و این بار نوک انگشتانش را روی گره ی دست های تب دار او فشرد. نگاهش بالا آمد و در نگاه مرددش نشست.

شب ماه
تقابل
تاسیان
شیشه های دودی
DAL פרסית

دست های سردش را از میان دست های او بیرون کشید. دست های هیراد روی میز در هم گره خورد و سرش را پایین انداخت. لب هایش می لرزید و به دنبال جمله ای مناسب می گشت اما سخت بود، پیدا کردن حتی دو کلمه برای آنچه روی زندگی اش چمبره زده آن قدر سخت بود که انگار دنیایش خالی از واژه و کلمه شده بود. دنیایی نامفهوم و گنگ که جایی برای عشق و خواستن نداشت. صبر ماهانا ته کشید و این بار نوک انگشتانش را روی گره ی دست های تب دار او فشرد. نگاهش بالا آمد و در نگاه مرددش نشست.

قصه های کوتاه برای بچّه های ریشدار
ספורת
افسانه های آذربایجان
ספורת
قصه های شیرین مثنوی
ספורת
تکّه های جنایت
ספורת
در کوچه پس کوچه های غربت
ספורת
سایه های فریب
ספורת
راهنمای خانواده برای درمان های طبیعی
ממוין
از عشق گریزانم...
ספורת
شب ماه
ספורת
زیر سایه ی درخت توت
ספורת
تقابل
ספורת
از یک ریشه ایم
ספורת
بی سرزمین
ספורת
دستمال را از روی صورتت بر دار
ספורת
افسانه های مردم نروژ
ספורת
ترانه های باباطاهر
שירה
پاداش کلوخ انداز
ילדים
زن نازنین
ספורת
تاسیان
ספורת
مرا فریاد کن
ספורת