חיפוש מתקדם
رستمی, رویا
شقایق

 با دیدنش دستپاچه از صندلی پایین آمد اما روسریش گیر کرد به شکستگیه کوچک لبه­ی صندلی و قبل از اینکه به خودش بیاید روسریش کمی جابجا شد. می­شود یک زن زیبا نباشد؟ مثلا موهایش گوجه­ای بالای سرش باشد به جای این گیس بلند. صورتش رنگ نگیرد به جای این دانه اناری شدن خوشرنگ گونه­هایش! آرام باشد و بی­خیال به جای این دستپاچگی دوست داشتنی؟ پس چرا بعضی از زن­ها این همه خود به خود زیبا می­شوند؟ جل­الخالق، خدا هم شوخیش گرفته بود. 

جای پا
شیدایی
بت سوخته
ویرانی
رویا
سنگ سرد
سنگ، کاغذ، قیچی
ROS פרסית

 با دیدنش دستپاچه از صندلی پایین آمد اما روسریش گیر کرد به شکستگیه کوچک لبه­ی صندلی و قبل از اینکه به خودش بیاید روسریش کمی جابجا شد. می­شود یک زن زیبا نباشد؟ مثلا موهایش گوجه­ای بالای سرش باشد به جای این گیس بلند. صورتش رنگ نگیرد به جای این دانه اناری شدن خوشرنگ گونه­هایش! آرام باشد و بی­خیال به جای این دستپاچگی دوست داشتنی؟ پس چرا بعضی از زن­ها این همه خود به خود زیبا می­شوند؟ جل­الخالق، خدا هم شوخیش گرفته بود. 

ناشناس در این آدرس
ספורת
جای پا
שירה
سبوهای تشنه و سنگ
מחזה
سورمه سنگ
ספורת
آنسوی مرز عشق
ספורת
عاشق تر، زخمی تر، بخشنده تر
ספורת
شیدایی
ספורת
بت سوخته
ספורת
ویرانی
ספורת
خودم می خوانم
ממוין
ماه و قهوه
ספורת
آخرین رویا
ספורת
رویا
ספורת
شکوه سکوت
מבוגרים
هولا...هولا
ספורת
دلواپس کهرم
ספורת
ما این جا هستیم
ספורת
سنگ سرد
ספורת
کاغذ سفید من
ילדים
بار دیگر، با او
ספורת