چندین سال بود که چند خاطره از دوران کودکی و دوران جوانی‌ام را بر روی کاغذ آورده بودم و همچنین تعدادی داستان کوتاه را در ذهن خودم پرورانده بودم و تصمیم داشتم آنها را به صورت یک کتاب با داستان‌های کوتاه منتشر کنم، ولی هیچ زمان مشغله‌های زندگی این فرصت را به من نمی‌داد تا آنرا عملی کنم، تا اینکه بالاخره در بهار امسال که سال ۱۳۹۹ است، ویروس کرونا بسیاری از مردم و از جمله من را موقتا خانه‌نشین کرد و همین فرصتی شد که من این کتاب را بنویسم. خاطراتی را که در این کتاب برای شما می نویسم اتفاقات خنده‌دار و جالبی هستند که در دوران کودکی و یا جوانی آنها را تجربه کردم و ممکن است برای بهتر به تصویر کشیدن آنها کمی شاخ و برگ به آنها اضافه کرده باشم، ولی تمام آنها اتفاقات واقعی هستند که در زندگی من رخ داده‌اند. داستان‌های کوتاهی را که در این کتاب بمي خوانید، ژانرهای کاملا مختلفی دارند. یکی از آنها ممکن است آمیخته به طنز و دیگری ممکن است غمگین باشد و یا یکی از آنها مربوط به گذشته و محیط سنتی ایران و دیگری راجع به آینده و کاملا علمی تخیلی باش. امیدوارم که این داستانهای کوتاه مورد توجه شما قرار بگیرند و به هماین میزان که من از نوشتن آنها لذت بردم شما هم لذت ببرید. در پایان از خانم سهیلا رشیدیان سپاسگزاری می‌کنم که مرا در نوشتن این کتاب گام به گام یاری کردند.