חיפוש מתקדם
عصائی, فاطمه
شقایق

پشیمان نبود از شانه به شانه قدم زدن با او، از اولین باری که دستش میان دستی جاگرفته بود که نامحرمی اش خدشه ای
به باورها و اعتقادش نمی انداخت. پشیمان نبود و چقدر عقل، پتک منطقش را حقیرانه به قلبی که در میان سینه مچاله شده بود می کوبید.
کاش پشیمان بود، از آن همه حس خوبی که به قلبش سرازیر می شد. حتی به دروغ پشیمان نبود؛ ولی روحش داغدار بود. داغدار مردی که گمان می کرد برای او دوست داشتنی است. حس پس زدگی ورای همه ی دردهای سرازیر
شده بر قلبش روحش را می خراشید.

سرکش
ویلان
کلاف
برزخ
بالماسکه
ASA פרסית

پشیمان نبود از شانه به شانه قدم زدن با او، از اولین باری که دستش میان دستی جاگرفته بود که نامحرمی اش خدشه ای
به باورها و اعتقادش نمی انداخت. پشیمان نبود و چقدر عقل، پتک منطقش را حقیرانه به قلبی که در میان سینه مچاله شده بود می کوبید.
کاش پشیمان بود، از آن همه حس خوبی که به قلبش سرازیر می شد. حتی به دروغ پشیمان نبود؛ ولی روحش داغدار بود. داغدار مردی که گمان می کرد برای او دوست داشتنی است. حس پس زدگی ورای همه ی دردهای سرازیر
شده بر قلبش روحش را می خراشید.

امانت بی قرار
ספורת
تقدیر بود
ספורת
سرکش
ספורת
حریف تنهایی
ספורת
هم نوا با ترانه های دلتنگی
ספורת
از عشق گریزانم...
ספורת
به خیالم...
ספורת
رقص شعله ها
ספורת
تب دیوانگی
ספורת
طلسم جدایی
ספורת
راه طولانی بود از عشق حرف زدیم
ספורת
ویلان
ספורת
امشب به یادت خواهم گریست
ספורת
کلاف
ספורת
غزل واره های دلم
ספורת
برزخ
ספורת
بی سرزمین
ספורת
آهوی وحشی
ספורת
قانون نانوشته
ספורת
فراموشت خواهم کرد
ספורת