«کمی بهار» آخرین رمان شهرنوش پارسیپور است با حجمی بیش از پانصد صفحه. کمی بهار داستان زندگی سه نسل است در ایران، داستانی که بیشتر بر هستی زنان در ایران معاصر نظر دارد، به زمانی که در پی جنبش مشروطه، زنان میکوشند اندک اندک از اندرونی خانه گام به بیرون بگذارند. کمی بهار داستان دگردیسی زن است در ایران؛ از هیچ بودن و وابستگی تا بودن و کوشش به راه آزادی.
پارسیپور در این رمان عشق و روابط جنسی را به سیاست و جنبشهای اجتماعی در پیوند قرار میدهد، تابوها را یک به یک میشکند و آن چیزی را بر زبان میراند که یک قرن همچنان در پستو بود. کمی بهار از نابرابریهای جنسی میگوید، از زنانی که در کودکی به شوهر داده میشوند تا بپزند و بسابند و بروبند و بشویند و بزایند. از زنانی که در واقع برده مردانی هستند دهها سال بزرگتر از خود، و عدم تمکین به این مردان همانا طلاق خواهد بود و یا زندگی با هوو.
«کمی بهار» آخرین رمان شهرنوش پارسیپور است با حجمی بیش از پانصد صفحه. کمی بهار داستان زندگی سه نسل است در ایران، داستانی که بیشتر بر هستی زنان در ایران معاصر نظر دارد، به زمانی که در پی جنبش مشروطه، زنان میکوشند اندک اندک از اندرونی خانه گام به بیرون بگذارند. کمی بهار داستان دگردیسی زن است در ایران؛ از هیچ بودن و وابستگی تا بودن و کوشش به راه آزادی.
پارسیپور در این رمان عشق و روابط جنسی را به سیاست و جنبشهای اجتماعی در پیوند قرار میدهد، تابوها را یک به یک میشکند و آن چیزی را بر زبان میراند که یک قرن همچنان در پستو بود. کمی بهار از نابرابریهای جنسی میگوید، از زنانی که در کودکی به شوهر داده میشوند تا بپزند و بسابند و بروبند و بشویند و بزایند. از زنانی که در واقع برده مردانی هستند دهها سال بزرگتر از خود، و عدم تمکین به این مردان همانا طلاق خواهد بود و یا زندگی با هوو.