חיפוש מתקדם
زولا, امیل
نگاه

سایه های شب یا عنوان اصلی آن دیو درون رمانی از نویسنده ی معروف امیل زولا است که در سال 1980 نوشته شده است. از این داستان چندین بار برای فیلم های سینمایی اقتباس شده است. سایه های شب هفدهمین کتاب از مجموعه ی بیست جلدی روگون- ماکار است و در راه آهن بین پاریس و لو هاور در قرن نوزدهم می گذرد. این کتاب یک تریلر روان شناسانه و پرتحرک است.
شخصیت های اصلی روبو ، جانشین مسئول ایستگاه ، همسرش سروین و ژاک لانتیر هستند. لانتیه یک لکوموتیو ران است و همچنین پیوندی خانوادگی با بقیه ی جلد های مجموعه ی روگون- ماکار دارد. وی فرزند گروایز، برادر ایتین لانتیه (ژرمینال) و کلود لانتیه ، و برادر ناتنی فردی با نام مستعار نانا لانتیه است. لانتیه جنونی ارثی دارد و چندین بار در زندگی خود خواسته است زنان را به قتل برساند. در ابتدای داستان او راننده ی لکوموتیوی است که با کلوموتیوش رابطه ی عاطفی و حتی جنسی برقرار کرده است.
داستان از اینجا شروع می شود که روبو به صورت اتفاقی به سورین شک می کند که چند سال قبل با یکی از مدیران شرکت راه آهن ارتباط داشته است. کسی که به عنوان پشتیبان روبو بود و به روبو کمک کرده بود شغل خود را بدست آورد.. او سورین را مجبور به اعتراف می کند و مجبورش می کند نامه ای به آن مرد بنویسد و از او بخواهد سوار قطاری خاص بشود این همان قطاری است که روبو و سورین نیز قرار است سوار آن شوند.

شب سراب
Darmane sabz
چاه بابل
سه تار
سنگ سرد
نمک گیر
سایه های شب
ZOL פרסית

سایه های شب یا عنوان اصلی آن دیو درون رمانی از نویسنده ی معروف امیل زولا است که در سال 1980 نوشته شده است. از این داستان چندین بار برای فیلم های سینمایی اقتباس شده است. سایه های شب هفدهمین کتاب از مجموعه ی بیست جلدی روگون- ماکار است و در راه آهن بین پاریس و لو هاور در قرن نوزدهم می گذرد. این کتاب یک تریلر روان شناسانه و پرتحرک است.
شخصیت های اصلی روبو ، جانشین مسئول ایستگاه ، همسرش سروین و ژاک لانتیر هستند. لانتیه یک لکوموتیو ران است و همچنین پیوندی خانوادگی با بقیه ی جلد های مجموعه ی روگون- ماکار دارد. وی فرزند گروایز، برادر ایتین لانتیه (ژرمینال) و کلود لانتیه ، و برادر ناتنی فردی با نام مستعار نانا لانتیه است. لانتیه جنونی ارثی دارد و چندین بار در زندگی خود خواسته است زنان را به قتل برساند. در ابتدای داستان او راننده ی لکوموتیوی است که با کلوموتیوش رابطه ی عاطفی و حتی جنسی برقرار کرده است.
داستان از اینجا شروع می شود که روبو به صورت اتفاقی به سورین شک می کند که چند سال قبل با یکی از مدیران شرکت راه آهن ارتباط داشته است. کسی که به عنوان پشتیبان روبو بود و به روبو کمک کرده بود شغل خود را بدست آورد.. او سورین را مجبور به اعتراف می کند و مجبورش می کند نامه ای به آن مرد بنویسد و از او بخواهد سوار قطاری خاص بشود این همان قطاری است که روبو و سورین نیز قرار است سوار آن شوند.

فتنه شادیاخ
ספורת
خانواده نیک اختر
ספורת
روز اوّل قبر
ספורת
شب سراب
ספורת
Darmane sabz
ספורת
ازهم گسیخته
ספורת
اینجا آسمانش آبی است
ספורת
چاه بابل
ספורת
ابریشم و عشق
ספורת
بازی تقدیر
ספורת
سه تار
ספורת
پاداش کلوخ انداز
ילדים
هولا...هولا
ספורת
دلواپس کهرم
ספורת
ما این جا هستیم
ספורת
سنگ سرد
ספורת
نمک گیر
ספורת
نام تمام مردگان یحیاست
ספורת
خاطره های دور
ספורת
سایه روشن
ספורת