Advanced Search
وفی, فریبا
MARKAZ

می‌توانستم جلوی آیینه بایستم و دور چشم‌هایم مداد قهوه‌ای بکشم، به رنگ چشم‌هایم، ولی نکشیدم. انگشتهایم را مثل شانه لای موهایم فرو ببرم و نبُردم. می‌توانستم به انگشتهای پایم و پاشنه ترک خورده‌اش نگاه کنم، با همان دقتی که به دست‌هایم می‌کنم و نکردم.

AFSANEH
AGAHI
AYLIN
SHEKAR
LEYLI
ALAF
HORMAT
PAR
PALOMINO
AYDA
ENTEKHAB
PRISCILLA
BARAN
khaen
قهوه ترک
حتی وقتی می خندیدم
פרסית VAF

می‌توانستم جلوی آیینه بایستم و دور چشم‌هایم مداد قهوه‌ای بکشم، به رنگ چشم‌هایم، ولی نکشیدم. انگشتهایم را مثل شانه لای موهایم فرو ببرم و نبُردم. می‌توانستم به انگشتهای پایم و پاشنه ترک خورده‌اش نگاه کنم، با همان دقتی که به دست‌هایم می‌کنم و نکردم.

AFSANEH
Fiction
AGAHI
Fiction
AYLIN
Fiction
SHEKAR
Fiction
LEYLI
Fiction
ALAF
Fiction
HORMAT
Fiction
بعد از پایان
Fiction
PAR
Fiction
PALOMINO
Fiction
AYDA
Fiction
ENTEKHAB
Fiction
VAGHTI BARAYE ESHGH, VAGHTI BARAYE NEFRAT
Fiction
PRISCILLA
Fiction
BARAN
Fiction
khaen
Fiction
شاید وقتی دیگر.....
Fiction
یار قدیمی
Fiction
سوگند
Fiction
قهوه ترک
Fiction