Advanced Search
محمدی, الناز
سخن

ماه ها گاهی تند می گذشت و گاهی کند! یک سال و دو ماه بود که در بهشت بودم. هر شبی که سرم را روی بالش می گذاشتم، دلم می خواست ساعت ها نگاهش کنم. یک وقت ها می خندید و روی پرشیطنتش بالا می آمد و صدای خنده هایمان خانه را تا یک شب برمی داشت. گاهی هم فقط نگاهم می کرد و جوری حرف می زد که احساس می کردم فرشته ای بودم که افتاده روی زمین. یک بار با خنده به او گفتم که خوبه بال هام شکسته، نگاهم کرد. عمیق و طولانی، جوری که تک تک سلول هایم برای هزارمین بار می خواست عاشقش شود. بعد آن قدر نزدیکم شد که داشتم فراموش می کردم بدون او، آدمم! آرام و با حسی که ریشه هایش در تنم محکم بود، زمزمه کرد فرشته ی بال شکسته، مقرب تره! شیرین ترین دردها را کنارش تجربه می کردم و با بوسه هایش آرام می شدم. اگر پایان درد، این بود، راضی بودم. بی گله و بی طلبکاری! و... 

و دیگران
sHOFAR
Na gofteh ha
Tarnam
ویلان
کلاف
پاییزان
سنت شکن
MOH פרסית

ماه ها گاهی تند می گذشت و گاهی کند! یک سال و دو ماه بود که در بهشت بودم. هر شبی که سرم را روی بالش می گذاشتم، دلم می خواست ساعت ها نگاهش کنم. یک وقت ها می خندید و روی پرشیطنتش بالا می آمد و صدای خنده هایمان خانه را تا یک شب برمی داشت. گاهی هم فقط نگاهم می کرد و جوری حرف می زد که احساس می کردم فرشته ای بودم که افتاده روی زمین. یک بار با خنده به او گفتم که خوبه بال هام شکسته، نگاهم کرد. عمیق و طولانی، جوری که تک تک سلول هایم برای هزارمین بار می خواست عاشقش شود. بعد آن قدر نزدیکم شد که داشتم فراموش می کردم بدون او، آدمم! آرام و با حسی که ریشه هایش در تنم محکم بود، زمزمه کرد فرشته ی بال شکسته، مقرب تره! شیرین ترین دردها را کنارش تجربه می کردم و با بوسه هایش آرام می شدم. اگر پایان درد، این بود، راضی بودم. بی گله و بی طلبکاری! و... 

و دیگران
Fiction
آن تابستان
Fiction
sHOFAR
Fiction
Az eshgh gorizanam
Fiction
Az poshte shisheh
Fiction
Na gofteh ha
Fiction
Agar narafteh boodi
Fiction
Zire sayedarakhte toot
Fiction
پابه پای تو می میرم
Fiction
Tarnam
Fiction
جنوب از شمال
Fiction
طعم شاه توت
Fiction
ویلان
Fiction
کلاف
Fiction
دوران بی مهری
Fiction
قانون نانوشته
Fiction
پاییزان
Fiction
سر شاخه های درخت لیمو
Fiction
رویای آبی
Fiction
آسمان دیشب ، آسمان امشب
Fiction