חיפוש מתקדם
قنبری, مرضیه
Ghanbari, Marziye
سخن

همه چی داشت خوب پیش می‌رفت. دلخوری‌های بین من و تو هم کمرنگ شده بود و اگه پای نازنین و تلفن‌های مشکوکش به میون نمی‌اومد، هیچ کدوم‌مون این همه غم و تنهایی رو تجربه نمی‌کردیم. روزی که تو و جواد تو رستوران بودین و برای چندمین بار زنگ زد شرکت، سعیدی هم که مرخصی داشت اومده بود بهم سر بزنه. وقتی دید با اون تلفن بهم ریختم و آشفته شدم اونم همراهم اومد. به نظرش همه چیز مشکوک می‌آمد؛ هم اون تلفن، هم جوونی که تو باهاش قرار داشتی. اصرار کرد ته و توی این قضیه رو دربیاره و نذاشتم. به نظرم بودن تو کنار اون پسر و طرز نشستن و رفتارت اون‌قدر واضح و روشن بود که جای هیچ شک و تردیدی رو باقی نمی‌ذاشت.

چتر خیس
جادوگر
آبنوس
آشور
جشن جنگل
تا بینهایت
GHA פרסית

همه چی داشت خوب پیش می‌رفت. دلخوری‌های بین من و تو هم کمرنگ شده بود و اگه پای نازنین و تلفن‌های مشکوکش به میون نمی‌اومد، هیچ کدوم‌مون این همه غم و تنهایی رو تجربه نمی‌کردیم. روزی که تو و جواد تو رستوران بودین و برای چندمین بار زنگ زد شرکت، سعیدی هم که مرخصی داشت اومده بود بهم سر بزنه. وقتی دید با اون تلفن بهم ریختم و آشفته شدم اونم همراهم اومد. به نظرش همه چیز مشکوک می‌آمد؛ هم اون تلفن، هم جوونی که تو باهاش قرار داشتی. اصرار کرد ته و توی این قضیه رو دربیاره و نذاشتم. به نظرم بودن تو کنار اون پسر و طرز نشستن و رفتارت اون‌قدر واضح و روشن بود که جای هیچ شک و تردیدی رو باقی نمی‌ذاشت.

داستان یک صبح بهاری
ספורת
تنهاترین حامی
ספורת
تقدیر بود
ספורת
آن تابستان
ספורת
حاکم کیست ؟ حالم چیست؟
ספורת
چتر خیس
ספורת
خشم و غیرت
ספורת
از عشق گریزانم...
ספורת
پنجمین فصل سال
ספורת
رقص شعله ها
ספורת
بگذار عاشقت باشم
ספורת
جادوگر
ספורת
آبنوس
ספורת
غزل واره های دلم
ספורת
آشور
ספורת
آهوی وحشی
ספורת
قانون نانوشته
ספורת
ندای دل، صدای دل
ספורת
من زنی انگلیسی بوده ام
ספורת
جشن جنگل
ירוק