חיפוש מתקדם
پاکپور, الناز
نشر علی

خنده بلند و شادی کردم... شادتر از هر زمان دیگری
سالهای زیادی از سربالایی مملو از خاک و سنگلاخ رد شده بودیم، عرق ریزان و خسته و حالا در سرپایینی این زندگی دقیقا به رنگ گلهای کاغذی بنفش رنگ بودیم. صورتم را با دستهایش گرفت محکم و پراطمینان. انگار آن دوازده سال هیچ‌وقت وجود نداشت.

انار
PAK פרסית .

خنده بلند و شادی کردم... شادتر از هر زمان دیگری
سالهای زیادی از سربالایی مملو از خاک و سنگلاخ رد شده بودیم، عرق ریزان و خسته و حالا در سرپایینی این زندگی دقیقا به رنگ گلهای کاغذی بنفش رنگ بودیم. صورتم را با دستهایش گرفت محکم و پراطمینان. انگار آن دوازده سال هیچ‌وقت وجود نداشت.