חיפוש מתקדם
کرباسیان, نشمیل
نشرعلی

دستپاچه توی کیفم دنبال کلید می گشتم، دستی از پشت سر، گوشه ی مانتوام را گرفت و به سمت خود برگرداند. نگاهم در نگاهش گره خورد، چشم هایی که روزهای متوالی برایش اشک ریخته بودم و ثانیه ها و ساعت ها منتظر برگشتنش بود. نگاهی که اویل دوران شبابم عمیق عاشقم کرده بود. او که نوش داروی بعد از مرگ سهراب بود ، کاوه ....
مانتویم را کشید به سمت خودش رو به رویم ایستاد و سرش را نزدیک کرد . لبانم قدرت حرف زدن نداشت، چانه ام می لرزید ..
اشک روی گونه هایم سر می خورد، بازوانم لای هر دو دستش گیر بود . با لحن تندی گفت :
- کجا؟ از من فرار می کنی؟ وایستا می خوام باهات حرف بزنم، منم کاوه ...
فشاری به سینه اش دادم و خودم را عقب کشیدم تا دستانش بازوانم را ول کند......

هوس
خیال عشق
اشک ماهی
اشک خدا
بوسه ای که هرگزفراموش نشد
KAR פרסית

دستپاچه توی کیفم دنبال کلید می گشتم، دستی از پشت سر، گوشه ی مانتوام را گرفت و به سمت خود برگرداند. نگاهم در نگاهش گره خورد، چشم هایی که روزهای متوالی برایش اشک ریخته بودم و ثانیه ها و ساعت ها منتظر برگشتنش بود. نگاهی که اویل دوران شبابم عمیق عاشقم کرده بود. او که نوش داروی بعد از مرگ سهراب بود ، کاوه ....
مانتویم را کشید به سمت خودش رو به رویم ایستاد و سرش را نزدیک کرد . لبانم قدرت حرف زدن نداشت، چانه ام می لرزید ..
اشک روی گونه هایم سر می خورد، بازوانم لای هر دو دستش گیر بود . با لحن تندی گفت :
- کجا؟ از من فرار می کنی؟ وایستا می خوام باهات حرف بزنم، منم کاوه ...
فشاری به سینه اش دادم و خودم را عقب کشیدم تا دستانش بازوانم را ول کند......

بهانه ای برای ماندنم
ספורת
از دیاری به دیاری دیگر
ספורת
هوس
ספורת
آنسوی نیزار
ספורת
خیال عشق
ספורת
اشک ماهی
ספורת
تقدیر بود
ספורת
اشک خونین
ספורת
فصل فراموش شده
ספורת
مشاهیر جهان
ממוין
دیگر هر گز
ממוין
عشق هرگز نمی میرد / بلندیهای بدگیر
ספורת
اشک مهتاب
ספורת
تقدیم به عشق
ספורת
باغ رویاها
ספורת
وسوسه های خانه مادر بزرگ
ספורת
اشک خدا
ספורת
قرار جان و دل
ספורת
درمان کمر درد
ממוין
راه طولانی بود از عشق حرف زدیم
ספורת