חיפוש מתקדם
همتی, ندا
نشر علی

«سیمین» و خواهرش «سوسن» در یک مهمانی با «رضا» آشنا می شوند. پدر و مادر رضا در آن مهمانی دایم از اوضاع خانواده شان و این که فرزندانشان بدون اجازة آنها حتی آب هم نمی خوردند حرف می زنند. اما رضا به سیمین علاقه مند می شود ولی جرات نمی کند از این علاقه حرفی بزند. تا این که پدر و مادرش او را برای ادامة تحصیل به آلمان می فرستند، ولی او درس را نیمه کاره رها می کند و برمی گردد. بعد از آن از سیمین خوستگاری و با وجود مخالفت های شدید پدر و مادر با او ازدواج می کند. اما اتفاقاتی، زندگی آن دو را دچار حوادثی می کند که در ادامة داستان بازگو شده است.

مادر
بهین
خط احساس
دشت ارژن
پارادوکس
فردا روز دیگری است
HEM פרסית

«سیمین» و خواهرش «سوسن» در یک مهمانی با «رضا» آشنا می شوند. پدر و مادر رضا در آن مهمانی دایم از اوضاع خانواده شان و این که فرزندانشان بدون اجازة آنها حتی آب هم نمی خوردند حرف می زنند. اما رضا به سیمین علاقه مند می شود ولی جرات نمی کند از این علاقه حرفی بزند. تا این که پدر و مادرش او را برای ادامة تحصیل به آلمان می فرستند، ولی او درس را نیمه کاره رها می کند و برمی گردد. بعد از آن از سیمین خوستگاری و با وجود مخالفت های شدید پدر و مادر با او ازدواج می کند. اما اتفاقاتی، زندگی آن دو را دچار حوادثی می کند که در ادامة داستان بازگو شده است.

مادر
ספורת
زنگها برای کی بصدا در میایند
ספורת
پائیز پدر سالار
ספורת
پدر آن دیگران
ספורת
بهین
ספורת
بهار نارنج های تهران
ספורת
خط احساس
ספורת
روح معشوق
ספורת
وقت دلدادگی
ספורת
ندای دل، صدای دل
ספורת
خانوادۀ آقای چرخشی
ילדים
هولا...هولا
ספורת
دلواپس کهرم
ספורת
آن مرد، مرد همراهم
ספורת
علی بابا و چهل دزد بغداد
נוער
دشت ارژن
שירה
برای پدر بزرگ
ילדים
مرا رها نکن
ספורת
اگر تو بخواهی
ספורת
پارادوکس
ספורת