Advanced Search
حکمت, ناظم
مینا

این نمایش‌نامه از "ناظم حکمت "طرح دیگری است از قصه "شیرین و فرهاد" که مضمون اصلی آن از این قرار است" :شیرین که خواهر کوچکتر "مهمنه بانو "(سلطان شهر) است به "فرهاد "که نقاش قصر آنهاست، دل می‌بازد . "فرهاد "نیز دلباخته شیرین می‌شود .دایه شیرین، "مهمنه بانو "را از این دلباختگی آگاه می‌کند" .مهمنه بانو "خود نیز عاشق "فرهاد "است . اما او خواهر خود را بسیار دوست دارد ;از این رو، بین عشق به خواهر و عشق به فرهاد در می‌ماند .سرانجام، خشمی از درماندگی بین دو عشق در او پدید آمده بر فرهاد فرود می‌آید و تصمیم می‌گیرد او را در راه کاری غیر ممکن قرار داده نابودش سازد ;بر این اساس، چنین پیشنهاد می‌کند که شیرین را به این شرط به فرهاد بدهد که او بتواند از میان کوه به شهر آب برساند . فرهاد شرط او را می‌پذیرد و با عشق به شیرین به حفر کوه و صخره مشغول می‌شود .به تدریج، عشق فرهاد به شیرین به هدف دیگری مبدل می‌شود که همانا حفر بیشتر کوه است .زمانی بر این منوال سپری می‌شود .در این میان "مهمنه بانو "مرده است .و مشکلی برای ازدواج شیرین و فرهاد وجود ندارد، اما فرهاد همچنان هدف خود را دنبال می‌کند و سرانجام، آب به شهر سرازیر می‌سازد و در پایان، در میان بازوان شیرین جان می‌سپارد 

ANTIGONE
JAVAHER BANOO
KHASIS
Teoriye eshgh
Farhad fernando
نفس تنگی
بهانه
فرهاد، شیرین، مهمنه بانو وآب سر چشمه بیستون
HEK (نمایشنامه) פרסית .

این نمایش‌نامه از "ناظم حکمت "طرح دیگری است از قصه "شیرین و فرهاد" که مضمون اصلی آن از این قرار است" :شیرین که خواهر کوچکتر "مهمنه بانو "(سلطان شهر) است به "فرهاد "که نقاش قصر آنهاست، دل می‌بازد . "فرهاد "نیز دلباخته شیرین می‌شود .دایه شیرین، "مهمنه بانو "را از این دلباختگی آگاه می‌کند" .مهمنه بانو "خود نیز عاشق "فرهاد "است . اما او خواهر خود را بسیار دوست دارد ;از این رو، بین عشق به خواهر و عشق به فرهاد در می‌ماند .سرانجام، خشمی از درماندگی بین دو عشق در او پدید آمده بر فرهاد فرود می‌آید و تصمیم می‌گیرد او را در راه کاری غیر ممکن قرار داده نابودش سازد ;بر این اساس، چنین پیشنهاد می‌کند که شیرین را به این شرط به فرهاد بدهد که او بتواند از میان کوه به شهر آب برساند . فرهاد شرط او را می‌پذیرد و با عشق به شیرین به حفر کوه و صخره مشغول می‌شود .به تدریج، عشق فرهاد به شیرین به هدف دیگری مبدل می‌شود که همانا حفر بیشتر کوه است .زمانی بر این منوال سپری می‌شود .در این میان "مهمنه بانو "مرده است .و مشکلی برای ازدواج شیرین و فرهاد وجود ندارد، اما فرهاد همچنان هدف خود را دنبال می‌کند و سرانجام، آب به شهر سرازیر می‌سازد و در پایان، در میان بازوان شیرین جان می‌سپارد 

خانواده نیک اختر
Fiction
ANTIGONE
Play
JAVAHER BANOO
Fiction
DASTAN SHIRIN-E GOLNAR VA GOLNAR
Fiction
GHESEHAYE SHIRIN-E MASNAVI
Fiction
ملاّ نصرالدین
Fiction
KHASIS
Play
تیشه فرهاد شکست
Fiction
Teoriye eshgh
Sorted
Farhad fernando
Fiction
Shirintar az talkh
Fiction
An sooye marze eshgh
Fiction
Raboo gole hamishe bhar
Fiction
هولا...هولا
Fiction
نفس تنگی
Fiction
ما این جا هستیم
Fiction
صداهای سوخته
Fiction
شام مهتاب
Fiction
کی مارا دا به باخت
Fiction
بهانه
Fiction