חיפוש מתקדם
قدیمی, پروانه
آرینا

ات آرینا منتشر کرد:
صبح که از خواب برخاستم مثل روز گذشتهت وارد تراس شدم. نفس عمیقی کشیدم با اینکه تابستان بود اما هوای این منطقه ی ییلاقی خنک و دلپذیر بود. ناخودآگاه سرم به سمت ویلای کناری چرخید. سر و صدایی از ویلا به گوش نمی رسید. به خاطر وجود درخت هایی که کنار دیوار بود داخل حیاط به خوبی دیده نمی شد. فقط دوتا ماشین سیاه رنگ قابل دید بود. نمی دانم با اتفاق دیروز صبح آن پسر چشم طوسی در موردم چه فکری می کند می دانم هر فکری به ذهنش خطور کند فکر خوبی نخواهد بود. مخصوصا با آن دیدارهای غیر منتظره ی بار اول و دوم، صدای نوشین مرا تکانی داد.

پروانه
سوگند
قهوه ترک
جادوگر
جشن جنگل
رقص شعله ها
פרסית GHA

ات آرینا منتشر کرد:
صبح که از خواب برخاستم مثل روز گذشتهت وارد تراس شدم. نفس عمیقی کشیدم با اینکه تابستان بود اما هوای این منطقه ی ییلاقی خنک و دلپذیر بود. ناخودآگاه سرم به سمت ویلای کناری چرخید. سر و صدایی از ویلا به گوش نمی رسید. به خاطر وجود درخت هایی که کنار دیوار بود داخل حیاط به خوبی دیده نمی شد. فقط دوتا ماشین سیاه رنگ قابل دید بود. نمی دانم با اتفاق دیروز صبح آن پسر چشم طوسی در موردم چه فکری می کند می دانم هر فکری به ذهنش خطور کند فکر خوبی نخواهد بود. مخصوصا با آن دیدارهای غیر منتظره ی بار اول و دوم، صدای نوشین مرا تکانی داد.

داستان یک صبح بهاری
ספורת
پروانه
ספורת
تنهاترین حامی
ספורת
تقدیر بود
ספורת
تنها یک بار پرواز کن
ספורת
دیگر اسمت را عوض نکن
ספורת
حاکم کیست ؟ حالم چیست؟
ספורת
غزل غزلهای سلیمان
ממוין
مردان غریب من
ספורת
من تا صبح بیدارم
ספורת
یار قدیمی
ספורת
سوگند
ספורת
قهوه ترک
ספורת
خشم و غیرت
ספורת
پنجمین فصل سال
ספורת
جادوگر
ספורת
طلسم جدایی
ספורת
امشب به یادت خواهم گریست
ספורת
فراموشت خواهم کرد
ספורת
جشن جنگل
ירוק