חיפוש מתקדם
اکبری, ربابه
آرینا

انتشارات آرینا منتشر کرد:
چشم باز کردم. مقابلم درست روی صندلی مقابلم جهان نشسته بود با همان نگاه زیبا و مرا تماشا می کرد. گلوله ی سربی ذوب شد و تبدیل به قطرات اشک شد. بیرون ریخت و گونه هایم را خیس کرد. جهانم مقابلم بود. قلبم بی قرار شد. خون با سرعت بالایی به مغز سرم هجوم برد. همه ی سیستم بدنم به هم ریخت. پلک زدم و دوباره نگاه کردم. خودش بود. جهان با همان نگاه زیبا؛ با لبخندب که زیباترین لبخند دنیا بود. زبانم حرکت نمی کرد. فقط نگاه کردم. مردمک های ما در هم قفل شد. لب های خوش فرمش از هم باز شد و صدایش به دلم نشست:

ترنم
ویلان
روژین
آشور
شوکت
سنت شکن
اگر نرفته بودی
פרסית AKB

انتشارات آرینا منتشر کرد:
چشم باز کردم. مقابلم درست روی صندلی مقابلم جهان نشسته بود با همان نگاه زیبا و مرا تماشا می کرد. گلوله ی سربی ذوب شد و تبدیل به قطرات اشک شد. بیرون ریخت و گونه هایم را خیس کرد. جهانم مقابلم بود. قلبم بی قرار شد. خون با سرعت بالایی به مغز سرم هجوم برد. همه ی سیستم بدنم به هم ریخت. پلک زدم و دوباره نگاه کردم. خودش بود. جهان با همان نگاه زیبا؛ با لبخندب که زیباترین لبخند دنیا بود. زبانم حرکت نمی کرد. فقط نگاه کردم. مردمک های ما در هم قفل شد. لب های خوش فرمش از هم باز شد و صدایش به دلم نشست:

چند سطر زندگی
ספורת
بلا گردون
ספורת
از عشق گریزانم...
ספורת
نا گفته ها
ספורת
ضربان تنهایی
ספורת
تب دیوانگی
ספורת
ترنم
ספורת
شهر تمشک های خونی
ספורת
مهتاب در چشمان او می درخشید
ספורת
ویلان
ספורת
امشب به یادت خواهم گریست
ספורת
غزل واره های دلم
ספורת
روژین
ספורת
آشور
ספורת
آهوی وحشی
ספורת
قانون نانوشته
ספורת
سر شاخه های درخت لیمو
ספורת
فراموشت خواهم کرد
ספורת
شوکت
ספורת
سنت شکن
ספורת